جهان دانش

نویسنده:میثم عسکری سده

جهان دانش

نویسنده:میثم عسکری سده

جهان دانش

عجب دنیای عجیبی است؛
در کله پزی ها هم،
زبان از مغز گران تر است.
درست مثل جامعه
که چرب زبان ها از عاقلان ارزشمندترند!!!

آشیل(اساطیر یونان باستان)

شنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۶، ۱۰:۱۷ ق.ظ

آشیل


اساطیر یونان باستان
آشیل
یونانی: Ἀχιλλεύς
جنسیت: مذکر
پدر: پلئوس(پهلوان یونانی و رهبر جنگجویان میرمیدوس و از یاران هراکلس)
مادر: ثتیس(او یک دریا پری یا حوری بود)
همسر: معشوقه ای به نام برسیس
وابستگان: پسر عموی پاتروکلوس
مرگ: بدست پاریس
ویژگی‌ها: پاشنه آشیل

آشیل (به یونانی: Ἀχιλλεύς, Akhilleus) شکل فرانسوی نام آکیلیس قهرمان اسطوره‌ای یونان در داستان جنگ تروآ است. او قویترین جنگجوی یونانیان در جنگ تروا بود و قهرمان حماسه ایلیادهومر است. همه پیکر او به جز پاشنه پایش رویین بود و همین بخش تنش هم مرگ او را رقم زد. 

تولد و دوران کودکی

زئوس (پادشاه خدایان اساطیر یونان و پدر اکثر خدایان کوچک نسل جدید) و برادرش پوزئیدونفرمانروای دریاها هر دو قصد داشتند خود با تتیس وصلت کنند، اما با پیشگویی تایتان پرومتئوسمبنی بر اینکه «پسر تتیس از پدر نیرومندتر شود» او را به پلیوس پهلوان که مورد لطفش بود واگذاشتند. قبل از به دنیا آمدن آشیل، مادرش تتیس دیده بود که آشیل یا زندگی طولانی و خسته کننده‌ای خواهد داشت و یا زندگی کوتاه اما درعوض نام او در تمام طول تاریخ به خاطر سپرده می‌شود. تتیس که ترجیح می‌داد پسرش زندگی بیشتری داشته باشد تصمیم گرفت لباسی دخترانه برتن او کند تا به دنبال جنگ نرود. اما روزی فرا رسید که اودیسئوس هوشمند آشیل را فریب داد. اودیسئوس دختران را به صف کرد و هدایای مختلفی را در جلوی آنها قرار داد و آشیل تنها کسی بود که از بین هدایا شمشیر را انتخاب نمود و همین مسئله ثابت کرد او یک مرد است. تتیس آشیل نوزاد را به جهان زیرین برد و او را از پاشنه گرفته، در رود سیاه جهان مردگان یعنی استیکس فروکرد و باعث شد بدنش فناناپذیر شود. تمام تن او جز پاشنه که در دست مادر بود به آن آب آغشته شد و تنها آن نقطه آسیب‌پذیر باقی‌ماند که بعدها به نام پاشنه آشیل به معنی نقطه ضعف یک فرد معروف گشت. همچنین پلئوس آشیل را نزد سانتور کیرونسپرد تا به او آموزش دویدن دهد، و وی بادپا شد.

 

آشیل در جنگ تروا

دور افتخار آشیل بعد از پیروزی در برابر هکتور

آشیل که قصد رفتن به جنگ تروا را نداشت یکبار دیگر فریب چرب زبانیهای اودیسئوس را خورده و با میل خود به این جنگ رفت. او همانند پدر خود رهبری جنگجویان میرمیدوس را به عهده داشت و همچنین پاتروکلوس پسر عموی (در برخی تفسیرها دوست نزدیک) او را همراهی می‌نمود. در جنگ تروا او خود را به مانند یک جنگجوی شکست ناپذیر نشان داد و به تنهایی توانست بیست و سه شهر را فتح کند که شامل شهر لیرنسوس هم بود که در آنجا بریسئیس را ربود و به عنوان غنیمت جنگ برای خود نگاه داشت. روایت منظومه ایلیاد در میانهجنگ تروآ و از نزاع آشیل و آگاممنون (سرکرده یونانیان، پادشان مسینی) آغاز می‌شود. آشیل آگاممنون را مجبور کرد دست از معشوقه‌اش خروسئیس بکشد، آگاممنون نیز وی را مجبور نمود دست از معشوقه‌اش بریسئیس بکشد. درنتیجه آشیل قهر کرد و از جنگ کناره‌گیری کرد. با رفتن آشیل جنگ یونانیان خوب پیش نمی‌رفت و بسیاری از رهبران یونانی غنیمت‌هایی را تقدیم این جنگجوی بزرگ می‌کردند، اما آشیل باز هم قبول نمی‌کرد.

در اینجا بود که هکتور فرمانده سپاه تروا پسر عموی آشیل، پاتروکلوس را می‌کشد و به دلیل شباهت زیادی که بین آشیل و پاتروکل بود، هکتور گمان کرد با آشیل مبارزه کرده و او را کشته‌است. همین مسئله آشیل را به انتقام جویی برمی‌خیزد و هکتور را کشته، و سپاه تروا را شکست می‌دهد. آشیل به جسد هکتور بی‌احترامی کرد و او را به ارابهٔ خود بست و جلوی دیوارهای تروا کشاند، و همچنین از پس دادن جنازه هکتور به پدرش امتناع ورزدید و به آنها اجازه برگذاری مراسم تشییع جنازه را نداد. پریام پادشاه تروا و پدر هکتور شب هنگام به طور مخفیانه نزد آشیل آمده و جنازه پسر خود را از او طلب می‌کند. آشیل بالاخره قبول کرده و به او اجازه بردن جنازه پسرش را می‌دهد و این یکی از تکان دهنده ترین صحنه‌ها در ایلیاد بشمار می‌رود. بنابر کتاب آشیلید از استاتیوس، قبل از پایان جنگ، پاریس فرزند کوچکتر پریام، شاه تروآ، آشیل را به تیری زهرآلود هدف قرار داد. آپولون، خدای خورشید، تیر را به پاشنه آسیب‌پذیر آشیل هدایت کرد و به زندگی کوتاه این پهلوان مشهور پایان داد. پس از این منوال تروا در دام کشمکش خدایان گیر افتاد و نابود شد.

سلاح‌های آشیل

پس از مرگ آشیل، تصمیم می‌گیرند به عنوان پاداش سلاح‌ها و زره او که به سفارش مادرش توسط هفائستوس ساخته شده بود را به شجاعترین جنگجوی یونانی بدهند. آیاس یکی دیگر از نیرومندترین جنگجویان یونانیان و اودیسئوس بر سر این پاداش با یکدیگر به رقابت پرداختند. هر دو قهرمان درباره شایستگی‌های خود برای بدست آوردن سلاح‌های آشیل سخنرانی می‌کردند اما اودیسئوس برتری فراوانی در این زمینه بر آیاس داشت و جایزه به او داده شد. آیاس توسط آتنا به طور موقت دیوانه گشت و گوسفندان و نگهبانان یونانی را کشت. پس از مدتی آتنا او را به حالت عادی برگرداند، زمانی که به خود آمد از شرمساری خود را با شمشیر هکتور کشت. اودیسئوس نیز در انتها سلاح‌های آشیل را به پسرش نئوپتولموس داد.

  • میثم عسکری سده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی