جهان دانش

نویسنده:میثم عسکری سده

جهان دانش

نویسنده:میثم عسکری سده

جهان دانش

عجب دنیای عجیبی است؛
در کله پزی ها هم،
زبان از مغز گران تر است.
درست مثل جامعه
که چرب زبان ها از عاقلان ارزشمندترند!!!

نظریه ی ارسطو در باب اخلاق

جمعه, ۲۸ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۴۲ ب.ظ

ارسطو، در باب اخلاق، نظریه « سعادت » را طرح کرده است. او مدعی است انسان طالب سعادت است نه خوبی (خیر). و به تعبیر بعضیاز نظر ارسطو، خوبی همان سعادت است.

هر چند تعریفی از ارسطو درباره سعادت ندیدهایم، اما میدانیم که سعادت عبارت است از بهرهمند شدن حداکثر از خوشیهای ممکن و دوری گزیدن حداکثر از ناخوشیها و ناملایمات به قدر امکان. و البته خوشی و ناخوشی محدود به لذات و آلام جسمانی نیست، لذات و آلام عقلانی و روحانی بالاترین لذتها و آلام است.

آنچه انسان آرزو میکند و در جستجوی آن استسعادت است نه خیر و کمال. محال است که آدمی چیزی را که معتقد باشد ضد سعادت، یعنی شقاوت و بدبختی است آرزو کند و در جستجوی آن باشد. لذت شرط سعادت است، اما عین سعادت نیست، زیرا بسیاری از لذات به دنبال خود آلام بزرگتر میآورد و یا مانع لذات بیشتر و عمیقتر و یا بیشائبهتر میشود.

اکنون باید دید راه تحصیل سعادت چیست؟ علم اخلاق عبارت است از علم راه تحصیل سعادت.

ارسطو معتقد است: « فضائل وسائلی هستند برای رسیدن به هدفی که سعادت باشد، چون هدف چیزی است که ما آن را آرزو میکنیم و وسیله چیزی است که دربارهاش میاندیشیم و آن را بر میگزینیم.اعمال مربوط به وسیله باید انتخابی و اختیاری باشد. پس رعایت فضائل مربوط به وسیله است. »

ارسطو اخلاق را، و در حقیقت « راه وصول به سعادت » را، رعایت اعتدال و حد وسط میداند. میگوید: فضیلتیا اخلاق حد وسط میان افراط و تفریط است. او معتقد است هر حالت روحی یک حد معین دارد که کمتر از آن و یا بیشتر از آن رذیلت است و خودآن حد معین فضیلت است. مثلا « شجاعت » که مربوط به قوه غضبیه است و هدف قوه غضبیه دفاع از نفس است و حد وسط میان « جبن » و « تهور » است، و « عفت » که مربوط به قوه شهویه است، حد وسط میان « خمود » و « شره » است، و « حکمت » که مربوط به قوه عاقله استحد وسط میان « جربزه » و « بلاهت » است. و همچنین « سخاوت » حد وسط میان « بخل » و « اسراف » است، « تواضع » و « فروتنی » حد وسط میان « تکبر » و « تن به حقارت دادن » است.

ارسطو، برخلاف افلاطون، معتقد است که علم و معرفت برای تحصیل فضیلتشرط کافی نیست، علاوه بر آن باید نفس را به فضیلت تربیت کرد، یعنی باید در نفس ملکات فضائل را ایجاد نمود، باید کاری کرد که نفس به فضائل که رعایت اعتدالها و حد وسطها است، عادت کند و خو بگیرد، و این کار با تکرار عمل میسر میشود.

شک نیست که نظریه ارسطو جزئی از حقیقت را دارد، ولی شاید ایراد عمدهای که میتوان بر نظریه اخلاقی ارسطو گرفت این است که ارسطو کار علم اخلاق را تنها تعیین بهترین راهها (یعنی راه وسط) برای وصول به مقصد که سعادت است دانسته است. یعنی ارسطو مقصد را تعیین شده دانسته است. اخلاق ارسطوئی به انسان هدف نمیدهد، راه رسیدن به هدف را مینمایاند، و حال آنکه ممکن است گفته شود که یک مکتب اخلاقی وظیفه دارد که هدف انسان را هم مشخص کند، یعنی چنین نیست که انسان از نظر هدف نیازی به راهنمائی نداشته باشد.

به علاوه، در اخلاق ارسطوئی، از آن نظر که هدف را سعادت تعیین کرده است و فرض را بر این دانسته است که انسان دائما در پی خوشبختی خویش است، باید بهترین راه وصول به خوشبختی را به او نشان داد، در حقیقت اساسیترین عنصر اخلاق یعنی قداست را از اخلاق گرفته است. « اخلاق » قداستخود را، از راه نفی « خودی » و « خودخواهی » و به عبارت دیگر از راه بیرون آمدن از « خودمحوری » دارد، و حال آنکه در اخلاق ارسطوئی، نظریه اینکه تنها هدف سعادت شناخته است، برگرد « خودمحوری » دور میزند.

برخی بر اخلاق ارسطوئی ایراد دیگری گرفتهاند،مدعی شدهاند که همه اخلاق فاضله را نمیتوان با معیار « حد وسط » توجیه کرد. مثلا راستگوئی حد وسط میان کدام افراط و تفریط است. راستگوئی خوب است و دروغگوئی که نقطه مقابل آن است (نه طرف افراط و یا تفریط آن) بد است.

بعد از سقراط، علاوه بر مکتب فلسفی افلاطون و مکتب فلسفی ارسطو، نحلههای دیگر فلسفی نیز پدید آمد. این نحلهها هر کدام درباره مسائل منطقی و فلسفی و اخلاقی از خود نظریاتی دارند که به نام آنها معروف است. این نحلهها عبارت است از: کلبیون، شکاکان، اپیکوریان، رواقیان.

  • میثم عسکری سده

نظرات  (۱)

  • محمدعلی میری
  • تبریک می گم به شما به خاطر این وبلاگ عالی....
    پر از مطالب علمی و دقیق و قابل استفاده...
    یا علی...
    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی