جهان دانش

نویسنده:میثم عسکری سده

جهان دانش

نویسنده:میثم عسکری سده

جهان دانش

عجب دنیای عجیبی است؛
در کله پزی ها هم،
زبان از مغز گران تر است.
درست مثل جامعه
که چرب زبان ها از عاقلان ارزشمندترند!!!

رابطه اسلام و حقوق بشر

سه شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۶، ۰۷:۰۳ ب.ظ

رابطه‌ی اسلام و حقوق بشر از موضوع‌های بحث‌برانگیز طی 10 سال اخیر در افغانستان بوده است. عده‌ای می‌گویند که حقوق بشر پدیده‌ی وارداتی (غربی) است و با اسلام مخالف است. عده‌ای هم می‌گویند اسلام با حقوق بشر مخالف نیست بلکه دین مقدس اسلام بالاترین ارزش‌های حقوق بشری را دارد. اگر رابطه‌ی اسلام و حقوق بشر، به شیوه‌ی درست آن تبیین شود در خصوص پذیرش و نهادینه‌شدن حقوق بشر در جامعه‌ی افغانستان نقش اساسی و محوری را خواهد داشت. مقاله‌ی حاضر کوششی است تا به این سؤال پاسخ گوید که آیا اسلام با حقوق بشر موافق است یا مخالف.

قبل از این‌که وارد بحث شویم بهتر آن است تا تعریفی از حقوق بشر داشته باشیم: «حقوق بشر مجموعه‌ی حقوق طبیعی، ذاتی، فطری و الهی است که خداوند به انسان‌ها داده است. این حقوق از وجود انسان جدایی‌ناپذیرند. مثل حق حیات (زندگی) حق تعلیم و تربیت، حق آزادی و امنیت شخصی. انسان با این حقوق متولد می‌شود و با آن می‌میرد و هیچ‌کس حتی خود فرد و دولت‌ها حق ندارند شخص را از این حقوق محروم کنند. مثلاً نفس‌کشیدن و استفاده از اکسیژن حق الهی و ذاتی هرفرد است و از وجود شخص جدایی‌ناپذیر است. حقوق بشر، در وجود خود بشر است. به وجود خود نگاه کنید، مغز شما باید آزاد فکر کند، بینی شما باید نفس بکشد، زبان شما باید آزادانه صحبت کند، دست شما باید آزاد باشد، کار کند. بدن شما باید لباس داشته باشد، شکم شما خالی از نان نباشد، حق ازدواج و انتخاب همسر را داشته باشید و پاهای شما از قید زولانه و زنجیر آزاد باشد راه برود... این‌ها حقوق و آزادی‌های بنیادین بشر است که به استناد آن می‌توان علیه ظلم و ستم در هرجای جهان قیام کرد. حقوق بشر به عنوان بزرگترین کشف بشریت در حوزه‌ی علوم انسانی، در قرن بیستم مطرح است. این حقوق و آزادی‌ها به مثابه‌ی معیار و میزان تشخیص خوب و بدبودن حکومت‌ها، قوانین و سیستم‌ها عمل می‌کند. قانون خوب قانونی است که با حقوق بشری در تضاد نباشد یا آن را نقض نکند. حکومت خوب حکومتی است که حقوق بشر را رعایت و حمایت کند وگرنه مشروعیت خود را نزد مردم از دست خواهد داد.

در مجموع بین دانشمندان اسلامی و غیر اسلامی سه نظریه در مورد رابطه‌ی اسلام و حقوق بشر مطرح شده است که آن‌ها را به‌طور خلاصه مرور می‌کنیم:

سه نظریه:

1- نظریه‌ی توافق صددرصد: به عقیده‌ی برخی از علما و دانشمندان میان اسلام و حقوق بشر، صددرصد با هم توافق دارند. یعنی آن‌چه را که اسلام می‌گوید دقیقاً حقوق بشر هم همان را می‌گوید و هرآنچه در اسناد بین‌المللی حقوق بشر است در اسلام نیز هست و هیچ تفاوتی میان آن دو وجود ندارد.

2- نظریه‌ی تعارض صددرصد: به عقیده‌ی برخی حقوق بشر و  اسلام صددرصد باهم در تعارض است. نظریه‌ی تضاد بیان می‌دارد که آموزه‌های اسلام بر خدامحوری می‌باشد در حالی که آموزه‌های حقوق بشر به اساس انسان محوری شکل گرفته است.

3- نظریه‌ی اشتراک (تعامل): به عقیده‌ی برخی از علما، حقوق بشر و اسلام نه صددرصد باهم در توافق‌اند و نه صددرصد باهم در تعارض. بلکه بین آموزه‌های حقوق بشر و آموزه‌های دین اسلام اشتراکات زیادی وجود دارد و در حوزه‌ی عمل می‌توانند با همدیگر تعامل داشته با شند. طبق این نظریه، حقوق بشر و اسلام 98 درصد باهم اشتراکات دارند و2 درصد تفاوت. این تفاوت در موضوع برابری زن و مرد و حق تغییر دین است.

 

2- نقد نظریات:

نظریه‌ی افراطی نخست (توافق صددرصد) ناشی از ساده‌سازی و ساده‌انگاری موضوع است و دلایل آن ناشی از یک قرائت و برداشت ناقص است که به لحاظ منطقی ارزش ندارد. مشکل اساسی  نظریه‌ی تفریطی دوم (تعارض صددرصد) ناشی از کج‌فهمی و کج‌نگری آن است. مشکل اساسی نظریه‌ی دوم آن است که رابطه‌ی خدا و انسان را نتوانسته به صورت واقعی آن فهم و هضم کند. این نظریه ناشی از یک نگرش نادرست از فلسفه و اهداف دین و رابطه‌ی انسان با دین و انتظار بشر از دین است. اراده‌ی خدای متعال بر این قرار گرفته است تا از طریق آموزه‌های دینی؛ فطرت و عقلانیت بشر را بیدار ساخته و زندگی دنیا را زیبنده‌ی انسان بسازد، تا در سایه‌‌سار اقامه‌ی قسط و عدل و برابری و صلح؛ عزت و کرامت انسان محفوظ نگه داشته شود و از این طریق انسان به فوز و فلاح و رستگاری ابدی که هدف اصلی خلقت است دست یابد. دین اسلام آمده تا مشکلات انسان‌ها را حل کند زیرا که انسان در نزد خداوند‌ج مکرم‌ترین مخلوقات است.

ادیان و پیامبران الهی و از جمله اسلام نقش بزرگی در نهادینه‌شدن ارزش‌های حقوق بشری داشته‌اند. هم‌چنین حقوق بشر محصول تمدن بشریت است و نمی‌توان آن را به فرهنگ خاصی محدود کرد.

حقوق بشر و اسلام در دو حوزه می‌توانند باهم تعامل و اشتراکات زیادی داشته باشد. در زیر به طور خلاصه این اشتراکات را بررسی می‌کنیم : 1- اشتراک فلسفی، 2- اشتراک محتوایی.

 

مشترکات فلسفی اسلام و حقوق بشر

1- فلسفه‌ی حقوق بشر: حقوق بشری که از قرن 18 به بعد در غرب مطرح می‌شود، روی سه اصل فلسفی به جریان می‌افتد:

1- آزادی: توجه و تمرکز مباحث حقوق بشر در قرن 18 بیشتر مفهوم آزادی بود. یعنی آزادی ملت‌ها و مردم از قید حکومت‌های استبدادی و دیکتاتوری، آزادی انسان‌ها از قید برده‌داری، آزادی کشورهای تحت مستعمره از قید استعمار و استثمار.

2- برابری: در قرن نوزدهم نکته‌ی تأکید از آزادی به برابری انتقال یافت. یعنی برابری انسان‌ها در فرصت‌ها و نعمت‌ها، محو نظام طبقاتی و اشرافی‌گری، برابری همه‌ی انسان‌ها از هررنگ، نژاد، قومیت، پایگاه و جایگاه اجتماعی، منع تبعیض و تحقیر انسان‌ها.....

3- عدالت: در قرن 20 و 21 مفهوم عدالت بود که در محراق توجه این مباحث قرار گرفت. یعنی عدالت اجتماعی در روابط و سازمان اجتماعی انسان‌ها (عدالت در روابط مردم با مردم و روابط مردم با دولت و برعکس). عدالت مفهوم کلی است که دو اصل آزادی و برابری را نیز شامل می‌شود.

 

آزادی، برابری و عدالت در اسلام:

اما بهترین و عالی‌ترین شکل تدوین قوانین و قواعد مربوط به حقوق بشر را در دین اسلام می‌توان یافت.

اسلام به عنوان یک دین آسمانی با وجود ستم و سیاهی روزگار و برخورد با تمدن­های پیرامونش اصیل و دست نخورده است و قرآن کتاب هدایت همه­ی انسان‌هاست. یقیناً مبشر و مشعل‌دار این دین بزرگ و جهانی خود نیز دارای شخصیتی جهانی است و این شخصیت جهانی یعنی حضرت محمد‌ص منش، بینش، رفتار و کرداری دارد که بیانگر رعایت حقوق بشری و کرامت انسانی است.

 

 آزادی در اسلام: (اصل توحید)

قولو لا اله الاالله تفلحو: بگویید خدایی جز خدای یگانه نیست تا رستگار شوید. آزادی از اصول دین اسلام است.

پیامبر منادی توحید بود. توحیدی که او از آن سخن می‌گفت مبشر آزادی انسان‌ها بود. آزادی از پرستش بت‌ها، آزادی از بندگی دیگران، آزادی از وابستگی‌های خونی، نژادی و قبیله­ای و آزادی از پرستش اصحاب ثروت و سرمایه، آزادی از زیر یوغ خودکامگان تاریخ و ربوبیت شاهان، آزادی ازقید برده‌داری.

توحید اسلام توحید آزادی و آزادگی است، انسان را به شکستن بت‌ها و نابودی کاخ­های ستمگران و غارتگران دعوت می‌کند.

برابری در اسلام:

یا ایها الناس اناخلقنا کم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفو، ان اکرمکم عندالله اتقکم.

یعنی برابری همه‌ی انسان‌ها از حیث رنگ، نژاد، قوم، ثروت، طبقه و جایگاه و پایگاه اجتماعی و تنها معیار برتری تقوی الهی است.

حدیثی از پیامبر اسلام‌ص: الناس سواسیه کاسنان المشط. یعنی مردمان باهم برابرند ، همانند دندانه های شانه.

اسلام خواهان تأمین برابری بین انسان‌ها است. محو نظام برده‌داری و عبادت پنداشتن آزادی بردگان از دستاوردهای اسلام است. در حالی که تا پنجاه سال پیش در آمریکا نظام برده‌داری سیاهان حاکم بود، و تبعیض نژادی (آپارتاید) بین سیاه و سفید در افریقای جنوبی تا 20 سال قبل حکم‌فرما بود.

* در دیدگاه اسلام همه‌ی مردم در برابر شرع و قانون مساویند در این امر حاکم و محکوم نیز باهم برابرند.

* در اسلام زن و مرد در حیثیت انسانی باهم برابرند. هم‌چنین در انجام وظایف و تکالیف الهی نیز باهم برابرند.

* در اسلام همه‌ی مردم در اصل شرافت و کرامت انسانی و تکلیف و مسؤولیت باهم برابرند و بدون هرگونه تبعیضی از لحاظ نژاد، یا رنگ، یا زبان.....

* حضرت پیامبر اسلام در حدیثی می‌فرماید: ای بشر پروردگار شما یکی است. پدر شما یکی است. همه‌ی شما فرزندان حضرت آدمید. آدم از خاک آفریده شده است. براستی شریف‌ترین شما در نزد خداوند پرهیزگارترین شماست.

عرب بر غیرعرب هیچ برتری ندارد و غیرعرب نیز هیچ برتری بر عرب ندارد. فرد سیاه‌پوست هیچ فضیلتی بر سفید پوست ندارد و همین‌طور، سفید پوست هیچ برتری بر سیاه پوست ندارد جز به خاطر میزان تقوی «احمد حدیث شماره‌ی 411»

 

عدالت در اسلام:

عدالت از اصول مسلم اسلام است. خداوند بارها در قرآن انسان‌ها را به برپایی قسط و عدالت دستور داده است.

اصلاً قرآن، فلسفه‌ی رسالت پیامبران و نزول کتاب آسمانی را برقراری عدالت ذکر می‌کند: لقد ارسلنا رسلنا با لبینات و انزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط ....(سوره‌ی حدید/ 25،27) همانا ما پیامبران خود را با کتاب و میزان فرستادیم تا در بین مردم قسط و عدل را برقرار کنند)

اذا حکمتم بین الناس ان تحکمو بالعدل (الایه) یعنی هنگامی که بین مردم قضاوت می‌کنید به عدالت حکم کنید.

اعدلو و هو اقربوالتقوی: یعنی عدالت کنید که به تقوی نزدیک تراست.

خداوند عدالت‌پیشه‌گان را دوست دارد (الایه)

اصل عدالت نقطه‌ی مقابل ظلم است. اصل عدالت به معنی این است که در جامعه‌ی اسلامی نباید ظلمی وجود داشته باشد. پس عدالت اسلامی ویران‌کننده‌ی کاخ‌های ظلم و استبداد است. فرد مسلمان ظلم نمی‌کند و هم ظلم را نمی‌پذیرد و در مقابل آن ایستادگی می‌کند.

 

مشترکات اسلام و حقوق بشر از لحاظ محتوی

منظور از محتوی مجموعه‌حقوقی ذاتی و فطری و الهی است که در حقوق بشر مطرح است. بعضی از این حقوق را به طور نمونه باهم مرور می‌کنیم:

حق حیات: اسلام با لاترین ارزش را به حیات انسان‌ها قایل شده است. مِنْ أَجْلِ ذَلِکَ کَتَبْنا عَلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ الناسَ جَمِیعًا وَمَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّما أَحْیَا الناسَ جَمِیعًا). یعنی اگر کسی بدون گناه فردی را بکشد مثل آن است که تمام انسان‌ها را کشته باشد و اگر فردی یک انسان را نجات دهد مانند آن است که همه‌ی انسان‌ها را زنده کرده است.

حق کرامت انسانی: و لقد کرمنا بنی آدم و حملناهم فی البروالبحر...... یعنی ما بنی آدم (زن و مرد) را کرامت بخشیدیم و در خشکی و دریا حمل نمودیم. حق کرامت انسانی یکی از آموزه‌های مهم حقوق بشر است که در اسلام مطابق نص صریح قرآن؛ این حق مورد شناسایی و حمایت قرار گرفته است.

 

حفظ جان، مال و ناموس مردم:

حفظ جان، مال و ناموس مردم از اصول مسلم اسلامی است. پیامبر‌ص در فتح مکه خانه‌ی ابوسفیان را که یکی از بزرگترین دشمنان اسلام بود و در جنگ بدر، احد و خندق با پیامبر جنگیده بود، خانه‌ی امن قرارداد. به لشکر اسلام دستور داد تا به مال و جان و ناموس مردم تعرض نکنند.

در حجه‌الوداع نیز پیامبر بزرگوار اسلام مردم را به حفظ جان، مال و ناموس مردم دعوت می‌کند.

 

حفظ آزادی‌های شخصی و حریم خصوصی (اصل برائت):

اصل برائت تضمین‌کننده‌ی آزادی‌های شخصی است و از مداخله‌ی خودسرانه‌ی دولت در حریم شخصی و خصوصی افراد ممانعت کرده و از دستگیری و توقیف غیرقانونی و خودسرانه جلوگیری می‌کند. به موجب این اصل، تا جرم یک شخص در محکمه‌ی عادلانه ثابت نشود، فرد بی‌گناه فرض می‌شود.

حق دسترسی به عدالت، حق مسکن مناسب، حق آزادی بیان.....

 

نتیجه:

* حقوق بشر در اسلام از لحاظ فلسفی و محتوایی می‌تواند تعاملات فراوان با حقوق بشر داشته باشد. ما مسلمانان باید این ارزش‌های حقوق بشری دین خود را بشناسیم و در عصر حاضر به جهان بشریت عرضه کنیم.

* رعایت حقوق بشر در اسلام عبادت است و کوتاهی از آن‌ها یا تجاوز بر آن‌ها منکر است و هرفرد به‌طور منفرد و جامعه‌ی اسلامی به‌طور دسته‌جمعی مسؤول پاسداری و حراست از آن است.

* حقوق اساسی و آزادی‌های عمومی در اسلام جزئی از دین است.

* هدف از رسالت پیامبران و نزول ادیان الهی اصلاح امور بشریت بوده است و همه‌ی ادیان الهی و مخصوصاً اسلام نقش بزرگ و مهمی در تأمین حقوق بشر داشته و دارند. بنابراین اسلام با حقوق بشر مخالف نیست. با وجود مشترکات فراوان، تفاوت‌هایی هم بین حقوق بشر و اسلام وجود دارد. اصل جهان شمولی حقوق بشر این تفاوت‌های فرهنگی و مذهبی را می‌پذیرد و به آن احترام دارد.

 

  • میثم عسکری سده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی