جهان دانش

نویسنده:میثم عسکری سده

جهان دانش

نویسنده:میثم عسکری سده

جهان دانش

عجب دنیای عجیبی است؛
در کله پزی ها هم،
زبان از مغز گران تر است.
درست مثل جامعه
که چرب زبان ها از عاقلان ارزشمندترند!!!

آزادی جنسی یا انقلاب جنسی

يكشنبه, ۳ دی ۱۳۹۶، ۰۷:۳۲ ب.ظ

آزادی جنسی یاانقلاب جنسی (یا زمان «آزاد سازی جنسی») یک جنبش اجتماعی بود که نظام سنتی رفتارهای جنسی و روابط بین فردی را در غرب در فاصلهٔ سالهای دههٔ ۶۰ تا ۸۰ میلادی به چالش کشید. خیلی از تغییرات در هنجارهای جنسی در این دوره، امروزه جریان غالب شده‌اند.

آزادی سازی جنسی شامل افزایش مقبولیت سکس خارج از روابط دگرجنس‌گرایانهٔ تک‌همسری (ازدواج قدیمی)، جلوگیری از آبستنی و قرص‌های ضد بارداری، برهنگی در ملا عام و در حضور دیگران، هنجار شدن هم‌جنس‌گرایی و شکل‌های دیگر میل‌جنسی و قانونی‌شدن سقط جنین همگی در پی این انقلاب بودند.

  • میثم عسکری سده

نظرات  (۳)

  • سیّد محمّد جعاوله
  • بدبختیه
  • ....جلیس العقل ....
  • خوانده شد
    ممنون
    سلام، خواستم جواب را از خودم بنویسم، دیدم با وجود استادی بزرگ مانند شهید مطهری، عرض من ناقص است. لطفا تا انتها مطالعه فرمایید :

    غرب و آزادی جنسی

    چرا و به چه دلیل در غرب به افراد آزادی جنسی داده می شود و برخی از آن جانبداری و طرفداری می کنند؟ آیا این نوع آزادی داده شده، یا اینکه خود افراد به آن سمت رفتند؟

    کسانی که در غرب معتقد به آزادی جنسی شده اند، می گویند: "آتش میل و رغبت بشر در اثر منع و محدودیت فزونی می گیرد و مشتعل تر می گردد اما در اثر ارضا و اشباع، کاهش می یابد و آرام می گیرد. برای این که بشر را از توجه دائم به امور جنسی و عوارض ناشی از آن منصرف کنیم، یگانه راه صحیح آن است که هر گونه قید و ممنوعیتی را از جلوی پایش برداریم و به او آزادی بدهیم."(1)
    لکن این دلیل درست نیست. استاد مطهری می گوید:
    "اشتباه فروید و امثال او در این است که پنداشته اند تنها راه آرام کردن غرایز، ارضا و اشباع بی حد و حصر آن ها است. این ها فقط متوجه محدودیت ها و ممنوعیت ها و عواقب سوء آن ها شده اند. طرحشان این است که برای ایجاد آرامش این غریزه باید به آن آزادی مطلق داد. این ها چون یک طرف قضیه را خوانده اند، توجه نکرده اند همان طور که محدودیت و ممنوعیت، غریزه را سرکوب و تولید عقده می کند، رها کردن و تسلیم شدن و در معرض تحریکات و تهییجات در آوردن، آن را دیوانه می سازد و چون این امکان وجود ندارد که هر خواسته ای برای هر فردی برآورده شود، بلکه امکان ندارد همه خواسته های بی پایان یک فرد برآورده شود، غریزه بدتر سرکوب می شود و عقده روحی به وجود می آید."(2)
    استاد مطهری معتقد است برای آرامش غریزه دو چیز لازم است:
    "ارضای غریزه در حد نیاز طبیعی و دیگری جلوگیری از تهییج و تحریک آن."(3) ایشان در جای دیگر می آورد: "اما این که می گویند: انسان نسبت به چیزی که از آن منع شود حریص است، مطلب صحیحی است، ولی نیازمند به توضیح است. انسان به چیزی حرص می ورزد که هم از آن ممنوع شود و هم به سوی آن تحریک شود. به اصطلاح تمنای چیزی را در وجود شخصی بیدار کنند اما او را ممنوع سازند. اگر امری اصلاً عرضه نشود یا کم تر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت بدان کم تر خواهد بود."(4)
    "فروید" که طرفدار سرسخت آزادی غریزه جنسی بود، متوجه شد خطا رفته است، از این رو پیشنهاد کرد باید آن را از راه خاص خودش به مسیر دیگری منحرف کرد. "راسل" نیز که به آزادی جنسی معتقد است، اعتراف کرده که عطش روحی در مسائل جنسی غیر از حرارت جسمی است. آن چه با ارضا تسکین می یابد، حرارت جسمی است، نه عطش روحی. یعنی روح انسان سیری ناپذیر است. اگر چه شاید از نظر حرارت جسمی در زمانی ارضا شود، اما چون انسان روح سیری ناپذیر دارد، به آن حد قناعت نمی کند و می خواهد از آن هم بالاتر رود.
    پس باید گفت: آزادی در روابط زن و مرد و یا بی توجهی به حجاب، از حرص و ولع نسبت به شهوت، پیشگیری نمی کند، بلکه سبب شعله ور شدن شهوات می گردد. آمار موجود در جهان گویای این واقعیت است. ره آورد آزادی جنسی در عصر حاضر، رفتارهای خشونت آمیز در روابط جنسی و استفاده قهر آمیز از زنان و آزار جنسی در محل کار و بیماری های مقاربتی از جمله ایدز است. در انگلستان از هر ده زن، هفت زن در دوره زندگی شغلی خود به مدت طولانی دچار آزار جنسی می گردند. در مورد تجاوز جنسی نیز بررسی ها در لندن آشکار ساخت که از هر شش تن یک تن مورد تجاوز قرار گرفته بود.(5)
    بر این اطلاعات باید آمار همجنس بازی ها و کشانده شدن به راه های دیگر را اضافه کنیم که همه نشان از آن دارد که عطش روحی هیچ گاه سیری پذیری نیست. اگر آزادی جنسی و روابط آزاد زن و مرد، حرص و ولع را کاهش می دهد، پس اتفاقات در غرب ناشی از چیست؟
    بهتر است بگوییم آن قدر پیامدهای بد زیاد است که نسبت به آن بی اهمیت شده اند، نه آن که دیگر تجاوزات و راه های انحراف مانند همجنس بازی دیگر وجود ندارد. مانند این که کسی به خانه ای وارد می شود و می بیند بچه های خانه دیوار را خراب کرده، فرش ها را پاره کرده و ظرف ها را شکسته، آن وقت می بیند مادر خانه اصلاً ناراحت نیست یا توجه نمی کند. عدم توجه مادر، نشان آن نیست که وضع خانه به هم ریخته و خراب نیست، بلکه ناشی از بی توجهی مادر به وضعیت است.(6)
    نظریات روانکاوی از جمله نظریه "هورنای" بر این حقیقت تأکید می کند: "در اجتماعاتی که روابط جنسی آزاد است، بسیاری از احتیاجات روانی،‌ شکل تمایلات جنسی پیدا می کند و به صورت عطش جنسی در می آید."(7)
    اسلام نه به صورت مطلق، غریزه جنسی را محدود و سرکوب کرده و نه آن را به طور مطلق آزاد گذارده است. به نظر می رسد راه میانه ای را مطرح کرده است و آن عبارت است از: ارضاء غریزه جنسی به صورت طبیعی و قانونمند با حفظ کرامت انسانی و امنیت روانی جامعه؛ پرهیز از تحریک و تهییج غریزه جنسی و تأکید بر آسان گیری در ازدواج.
    در این موضوع می‌توانید کتاب‌های زیر را مطالعه کنید:
    1- جامعه شناسی خانواده،‌ از دکتر شهلا اعزازی.
    2- سیمای زن در جهان ـ آمریکا، از مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری.
    3- درّ و صدف، از محمد شجاعی، انتشارات محیی، شهرری.

    ________________
    (1) استاد مطهری، اخلاق جنسی در اسلام و غرب، ص 26.
    (2) همان، مسئله حجاب، ص 130 ـ 140.
    (3) همان، ص 104.
    (4) همان، ص 105.
    (5) مجلّه کتاب نقد، ش 17، ص 275.
    (6) مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، ‌تدوین دفتر مطالعات و تحقیقات زنان از صفحة 60 تا 72.
    (7) همان.
    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی