صحافی سنتی (شغل پیشینه من)
چهارشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۳۹ ب.ظ
در گذشته یک نفر کتابی را نگارش میکرد و خودش یا دیگری آن را تذهیب میکردند، و دست آخر این کتاب صحافی میشد. تیراژ کتب بالا نبوده به همین دلیل صحافی کتاب با وسواس خاصی انجام میگرفته است.
صحافی کتاب هنوز جایگاه خود را از دست نداده است و مثل فرش دستبافت، آدمهای خاصی علاقهمندند که آثار نفیس، در خور شأن آن کتاب و کتابت صحافی شود.
چند ترم است که در گرایش تذهیب رشته هنر 6 واحد درسی صحافی سنتی تدریس میشود. این مبحث برای دانشجویان رشته تذهیب آنچنان جذاب بوده است که از یک کلاس چهار نفره، هر چهار نفر پایاننامه خود را با موضوع صحافی انتخاب کردهاند.
این شاید به این دلیل باشد که طی برگزاری این کلاسها دانشجویان با آثار برتر این حوزه آشنا شدند و برای آنان علاقهمندی ایجاد شد. دانشجویان در این رشته در ابتدا صحافی ساده را آموزش میبینند و در آن انواع و اقسام دوختها و نامهای آنان را یاد میگیرند تا بتوانند آن را عملی کنند.
در ادامه آموزش به سراغ آثار سوخت چرم و معرق چرم میرویم. در دورههای گذشته بر روی برخی تکنیکها نامهایی گذاشته شده است که اگر هم در آن موقع به معنی صحیح بوده، در عصر معاصر معنای درست نمیدهد.
در آثار گذشتگان برخی مشبکها و معرقهای تزئینی جلد کتب را منبت و یا سوخت نامیدهاند. در حالی که منبت به معنای کندهکاری است و اغلب بر روی چوب اجرا میشود. همچنین مشبک و معرق در صحافی روشی همچون انجام این کار با چوب است.
طرح بر روی چرم بهصورت شبکه از آن جدا میشود، اگر این شبکه پر نشود و تنها پارچه یا کاغذ با رنگ دیگر در زیر آن قرار داده شود آن را مشبک مینامیم؛ اما اگر شبکههای خالی شده با رنگهای متنوع چرم پر شود آن معرق چرم نامیده میشود. اوج این هنر در دوره تیموری بوده است.
اجرای معرق چرم به دلیل ظرافت و جلوگیری از آسیبپذیری آن معمولا بر روی جلد صورت نمیگرفت، بلکه داخل جلد اجرا میشد، همچنین به دلیل ارزشمندی کلامالله این کار اغلب در جلد قرآنها اجرا میشد.
اجرای این هنر و حصول نتیجه درجه یک در آن، کار بسیار مشکلی است و اغلب هنرمندان به سراغ آن نمیروند. در کلاسهای دانشگاهی در برخی دانشجویان به دلیل این که تذهیب کار میکنند و کار ظریف انجام میدهند، توانایی انجام معرق چرم دیده میشود، امیدواریم این هنر توسط آنان پیگیری و احیا شود.
- ۹۵/۰۶/۱۰