حضرت آدم (ع) نخستین انسان بر روی کره زمین نیست!
پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۳۷ ق.ظ
آشنایی با واژههای «بشر»؛ «آدم» و «انسان»
هرچند در زبان پارسی و محاورهای میان کاربرد کلمات «بشر، آدم و انسان» تفاوتی قائل نیستیم و هر سه را به یک معنی استعمال میکنیم، ولی با توجه به توضیح ذیل و به استناد بعضی از آیات و الفاظ قرآنی متوجه خواهیم شد که میان این سه واژه تفاوت بارز و آشکاری وجود دارد.
بدون شک خلقت بشر بر خلقت آدم و انسان سبقت دارد.امام جعفرصادق علیه السلام در حدیثی میفرمایند:
«شاید شما فکر میکنید که خداوند جز شما بشری نیافریده است، چرا! به خدا قسم که خداوند هزاران هزار بشر آفریده است که شما در آخر این سلسله قرار دارید».
امام محمد باقر علیه السلام می فرماید که خداوند عزوجل از آن روز که زمین را آفریده، هفت عالم در آن پدید آورده است و بشرهای این عوالم از فرزندان حضرت آدم علیه السلام نبوده اند و خداوند آنها را یکی پس از دیگری با جهان مربوط به خودشان در زمین منزل داد، سپس حضرت آدم علیه السلام ابوالبشر را آفرید و انسان را از او پدید آورد.
روزی شخصی به خدمت حضرت علی علیه السلام رسید و سؤال کرد که سه هزار سال پیش از حضرت آدم چه کسی بود؟ حضرت فرمودند: بشر؛ عرض کرد قبل از آن بشر کی بود؟ فرمود: بشر؛ سه بار این سخن تکرار شد، سائل سر به زیر انداخت. آنگاه حضرت علی علیه السلام فرمودند: اگر سی هزار بار هم سؤال میکردی، همین جواب را میشنیدی.
ادوار آفرینش بشر
قرآن کریم حکایت آفرینش بشر را با خلقت حضرت آدم علیه السلام شروع کرده و بیان نکرده است که آیا ظهور نوع بشر منحصر به همین دوره است یا این که قبلاً هم دورههایی بر او گذشته است که آخرین آنها ما هستیم.
به استناد آیه ۳۰سوره بقره «و چون پروردگارت بر فرشتگان گفت: من میخواهم در زمین جانشینی قرار دهم، گفتند: آیا میخواهی در روی زمین موجودی قرار دهی که تباهی کند و خونها بریزد؟ با این که ما تو را به پاکی میستائیم و تقدیس میگوئیم؟ گفت: من چیزهایی میدانم که شما نمیدانید»
هرچند در زبان پارسی و محاورهای میان کاربرد کلمات «بشر، آدم و انسان» تفاوتی قائل نیستیم و هر سه را به یک معنی استعمال میکنیم، ولی با توجه به توضیح ذیل و به استناد بعضی از آیات و الفاظ قرآنی متوجه خواهیم شد که میان این سه واژه تفاوت بارز و آشکاری وجود دارد.
بدون شک خلقت بشر بر خلقت آدم و انسان سبقت دارد.امام جعفرصادق علیه السلام در حدیثی میفرمایند:
«شاید شما فکر میکنید که خداوند جز شما بشری نیافریده است، چرا! به خدا قسم که خداوند هزاران هزار بشر آفریده است که شما در آخر این سلسله قرار دارید».
امام محمد باقر علیه السلام می فرماید که خداوند عزوجل از آن روز که زمین را آفریده، هفت عالم در آن پدید آورده است و بشرهای این عوالم از فرزندان حضرت آدم علیه السلام نبوده اند و خداوند آنها را یکی پس از دیگری با جهان مربوط به خودشان در زمین منزل داد، سپس حضرت آدم علیه السلام ابوالبشر را آفرید و انسان را از او پدید آورد.
روزی شخصی به خدمت حضرت علی علیه السلام رسید و سؤال کرد که سه هزار سال پیش از حضرت آدم چه کسی بود؟ حضرت فرمودند: بشر؛ عرض کرد قبل از آن بشر کی بود؟ فرمود: بشر؛ سه بار این سخن تکرار شد، سائل سر به زیر انداخت. آنگاه حضرت علی علیه السلام فرمودند: اگر سی هزار بار هم سؤال میکردی، همین جواب را میشنیدی.
ادوار آفرینش بشر
قرآن کریم حکایت آفرینش بشر را با خلقت حضرت آدم علیه السلام شروع کرده و بیان نکرده است که آیا ظهور نوع بشر منحصر به همین دوره است یا این که قبلاً هم دورههایی بر او گذشته است که آخرین آنها ما هستیم.
به استناد آیه ۳۰سوره بقره «و چون پروردگارت بر فرشتگان گفت: من میخواهم در زمین جانشینی قرار دهم، گفتند: آیا میخواهی در روی زمین موجودی قرار دهی که تباهی کند و خونها بریزد؟ با این که ما تو را به پاکی میستائیم و تقدیس میگوئیم؟ گفت: من چیزهایی میدانم که شما نمیدانید»
قبل از دوره کنونی، دورههای دیگری بر نوع بشر گذشته است که ملائکه از خونریزی آنان اطلاعاتی داشتند.
با توجه به احادیث و آیه فوق و توضیحات بعد مشخص میشود که زندگی بشر دو دوره دارد: یک دوره قدیمی که براساس تحقیقات دانشمندان ژئولوژی(زمینشناسی) عمر نوع بشر در این دوره از میلیونها سال هم تجاوز میکند و آثار و فُسیلهایی پیدا کرده اند که مربوط به بیش از پانصدهزار سال قبل است. آنها عقیده دارند که به وجود آمدن موجودات زنده روی زمین، واقعا اعجاب انگیز و یکپارچه معجزه است.
آخرین پدیده قدرت لایزال الهی که روی کره زمین طی دورانهای زمینشناسی رخ داده است، «پدیده خلقت پستانداران امروزی» است. پستانداران امروز با داشتن بعضی صفات طبیعی و تشریحی از سایر استخوانداران و از جمیع جانوران چند سلولی متمایز هستند. اقسام اولیه آنها مربوط به اواسط دوران دوم میباشد. از اوایل دوران سوم زمینشناسی پستانداران حقیقی یعنی آنهایی که در حال بلوغ صفات مخصوص پستانداران را داشتند، ظاهر شدند و در تمام خشکیهای آن زمان پراکنده شدند. در اواخر این دوران بسیاری از انواع آنها منقرض شدند و فقط اقسامی که نسل آنها تا امروز باقی است، دوام زندگی یافتند. در میان این پستانداران، خلقت بشر اولیه از همه دیرتر بوده است که به حدود ۳میلیون سال پیش میرسد.
اگر تمام عمر کره زمین را یک سال فرض کنیم، هشت ماه اول از عمر زمین، موجود زندهای وجود نداشته است. در ماههای نهم و دهم، موجودات زنده به وجود آمدند. در دهه دوم ماه آخر سال پستانداران؛ و در روز آخر سال، بشر اولیه پا به عرصه حیات گذاشته است. سپس رو به ازدیاد گذارده و زندگی کرده است و بعد منقرض شده و باز پیدا شده و منقرض شده و همینطور ادواری بر او گذشته است تا نسل موجود که آخرین دورههای اوست. بشر قبل از این نسل موجود، فاقد قوّه تشخیص بوده و مکلّف هم نبوده، زیرا آفرینش وی بر اساس فطرت بشر کنونی نبوده و آیه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» در نهاد وی تحقق پیدا نکرده و متّصف به فضائل و کمالات نشده است.
همانطور که اشاره شد، قرآن مجید آفرینش بشر را از خلقت حضرت آدم علیه السلام شروع کرده و صریحا بیان نموده است.
لفظ «آدم» در قرآن اسم خاص است که بر اولین بشر موحد اطلاق شده است. حضرت آدم علیه السلام اولین بشر نیست، بلکه اولین بشر موحد است که آفرینش او براساس فطرت الهی است و ماهیت و کیفیت خلقت او را قرآن اینگونه بیان کرده است:
«همانا مَثَل خلقت حضرت عیسی علیه السلام در خارق العاده بودن مانند خلقت حضرت آدم علیه السلام است که خداوند او را از خاک آفرید سپس بدان خاک گفت: بشری به حد کمال باش، همان دم چنان گردید»
چگونگی ازدواج فرزندان حضرت آدم علیهالسلام
تاریخ یهود مدعی است که عمر انسان کنونی حدود هفت هزار سال است و نسل آن به حضرت آدم و حوّا برمیگردد و خلقت آن دو را از خاک میداند که این دو باهم ازدواج نموده و توالد کردند و پسران و دخترانی آوردند که خواهر و برادر بودند.
حال اینجا سؤالی مطرح میشود آیا فرزندان آدم و حوّا با این که خواهر و برادر بودند، باهم ازدواج کردند یا آن که راه دیگری پیش گرفتند؟
در پاسخ این سؤال از ظاهر آیه اوّل سوره نساء «ای مردم بترسید از پروردگارتان همان خدایی که همه شما را از یک نفر آفرید و همسرش را نیز از او پدید آورد و از آن دو (آدم و حوّا) مردان و زنان زیادی را روی زمین پراکنده ساخت» میتوان استنباط کرد که نسل موجود انسان تنها به آدم و زنش بر میگردد و نر و ماده دیگری در این ماجرا شرکت نداشته اند و قرآن منشأ نشر افراد انسان را تنها همان ازدواج اولیه میداند و معلوم است که مبدأ نسل اگر منحصر به آدم و زنش باشد، ناچار باید پسران آدم و حوا با خواهران خود ازدواج کرده باشند. درصورتی که میدانیم در اسلام و همچنین نقل شده در ادیان گذشته هم این نوع ازدواج حرام است. برای حلّ مطلب لازم است بگوئیم که اصولاً این حکم؛ تشریعی و تابع مصالح و مفاسد است و حکم تکوینی نیست که قابل تغییر نباشد. زمام چنین حکمی به دست خداست. او هرچه بخواهد میکند و هرچه اراده فرماید، فرمان میدهد. بنابراین ممکن است روزگاری که ضرورتی در کار است، آن را حلال کند و سپس آن را حرام فرماید. بنابراین ازدواج فرزندان اولیه آدم علیه السلام و حوّا بلامانع بوده است و ضرورت، آن را اقتضا میکرده. سپس خداوند آن را تحریم کرده است.
تفاوت واژه بشر و انسان
لفظ انسان و بشر در قرآن به معنای عام است. آدم و فرزندان او را تا به امروز هم میتوانیم بشر بنامیم و هم انسان. ولی میان دو واژه بشر و انسان تفاوت وجود دارد. وقتی لفظ بشر را به کار میبریم، منظور ظاهر و پیکر انسان است که با مرگ وی متلاشی میشود. آدمی را از آن جهت بشر نامیدهاند که برخلاف سایر پستانداران؛ پشم، مو، کرک؛ بدنشان را مستور کرده است. پوستش از میان مو آشکار و نمایان است. اما وقتی لفظ انسان را بکار میبریم، منظور فضائل اخلاقی، روح خدایی، و مقام خلیفةاللّهی اوست نه پیکر او. منظور از انسان؛ باطن، نهاد، انسانیت و عواطف اوست. آدمی را نسبت به فضائل، کمالات و استعدادهایش «انسان» نامیدهاند و نسبت به جسد و ظاهر بدنش «بشر».
بنابراین بشرهای قبل از حضرت آدم علیه السلام را به استناد آیات قرآن نمیتوانیم انسان بنامیم چون متّصف به فضائل اخلاقی، کمالات، مقام خلیفةاللّهی نبودهاند بنابراین کاربرد لفظ «بشر» در مورد آنها صحیح است. اما اولاد حضرت آدم علیه السلام را هم میتوان بشر نامید و هم انسان. برای واضحتر شدن مطلب، به آیات زیر اشاره میکنیم. مثلاً در آیات:
1 - «یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الجَنَّةَ» منظور از آدم، اسم خاصّ، اولین انسان یا بشر موحد است.
2 - «إِنِّی خالِقٌ بَشَرا مِنْ طِینٍ» منظور از بشر، ظاهر و پیکر انسان است.
3 - «خُلِقَ الإِنْسانُ ضَعِیفا» عواطف، فضائل اخلاقی و حالات روحی انسان مورد نظر است.
در ماجرای داستان حضرت یوسف علیه السلام چون زنان مصر شیفته و دلباخته جمال ظاهری حضرت یوسف شدند، قرآن واژه بشر را بکار برده است «ما هذا بَشَرا» «این انسان نیست، بلکه فرشته است» قرآن نگفته است «ما هذا انسانا» همینطور پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله از جهت ظاهر و قوای بدنی مانند سایر انسانها بود نه از لحاظ فضائل اخلاقی و کمالات، بلکه بسیار بالاتر و برتر بود. پس وقتی قرآن میفرماید: «إِنَّما اَناَ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ» پیامبر در بشریت و جسد و پیکر همانند مردم است، نه در انسانیت و کمالات و فضائل.
به هر حال خلاصه بحث چنین میشود که واژه «بشر» مخصوص آن افرادی است که قبل از حضرت آدم علیهالسلام بودند، واژه «آدم» اسم خاص برای اولین بشر موحد و دو واژه «انسان» و «بشر» مخصوص حضرت آدم علیه السلام و اولاد اوست که مستقل و غیر متحوّل از بشر اولیه است.
از ظاهر سیاق بر می آید که مراد از " نفس واحده " آدم (ع) و مراد از "زوج ها " حوا می باشد که پدر و مادر نسل انسانند و مانیز از نسل آن هستیم از آیه شریفه روشن می شود که نسل موجود از انسان ،تنها به آدم و همسرش منتهی می شود و جز این دو نفر هیچ کس دیگری در انتشار این نسل دخالت نداشته است .
اما زمین شناسان عمر نوع بشر را بیش از میلیون ها سال دانسته اند و برای این گفتار خود از سنگواره ها و اسکلت های سنگ شده انسانهایی قدیمی دلایلی آورده اندکه عمر هر یک از آنها طبق معیار های علمی بیش از پانصد هزار سال است . این امکان وجود دارد که قبل از ابوالبشر (ع) در زمین زندگی کرده و سپس منقرض شده باشند و این پیدایش انسانها و انقراضشان تکرار شده ،تا پس از چند دوره ،نوبت به نسل حاضر رسیده باشد.
ممکن است از برخی ایات شریفه قرآن استنباط شود که قبل از آفرینش حضرت ادم ابوالبشر (ع) و نسل او ،او انسانهایی دیگر در زمین زندگی کرده اند . مانند آیه ۳۰از سوره بقره که می فرماید :" زمانی که پروردگارت به فرشتگان فرمود می خواهم در زمین جانشینی بگذارم . گفتند ( باز ) در زمین کسانی می گذاری که در آن فساد کنند و خونها بریزند ."
از این آیه شریفه بر می آید قبل از آفرینش بنی آدم (ع) دوره دیگری بر بشر گذشته است . در برخی روایات وارده از امامان معصوم (ع) مطالبی آمده که سابقه ادوار بسیاری از بشر را قبل از دوره حاضر اثبات می کند .امام جعفرصادق (ع) به راوی فرموده اند : شاید شما گمان می کنید که خدای عزوجل غیر از شما هیچ بشری دیگری را نیافریده است . نه چنین نیست بلکه هزار هزار آدم آفرید که شما از نسل آخرین آنها هستید .
امام باقر (ع) می فرماید خدای عزوجل از روزی که زمین را آفرید هفت عالم را در آن خلق و سپس منقرض کرده استکه هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر (ع) نبوده است و خدای متعال همه انها را از پوسته روی زمین آفرید و نسلس را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک عالمی بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر . آدم ابوالبشر (ع) را بیافرید و ذریه اش را از او منشعب ساخت.
انواع انسان
انسان ابتدایی :برخی از دانشمندان مرکز اصلی پیدایش انسان را افریقا می دانند که ۲۱میلیون سال پیش بوجود آمده اند و چون از لحاظ گلبول های خون شبیه به میمون هستند عده ای انسان را از نسل میمون مدانند.
انسان پکن : در حدود ۴۰۰ الی۵۰۰هزار سال پیش در ناحیه پکن زندگی می کرده اند . تا حد زیادی به حیوان شباهت داشته است .دارای زانوی خمیده و سری کوچک بوده است .نخستین اثر این این نوع در سال ۱۸۹۹در چین یک دندان بود و در سال ۱۹۲۰اندسن استخوان هایی از آنرا پیدا کرد .
انسان نئاندرتال :در حدود ۱۴۰هزار سال پیش بوجود آمده و در حدود ۷۰هزار سال می زیسته است .
انسانهای کرمانیون : این نوع انسان از ابزار های پیشرفته مانند ابزار های سنگی استفاده می کرده است .
انسان در حدود پانصد هزار سال پیش طریقه استفده از آتش را نمی شناخت لذا گوشت خام مصرف می کرد. در حدود ۶۵۰۰سال قبل از میلاد قدیمی ترین دهکده در تپه های مرزی کردستان به نام جارمو به دست بشر بوجود آمد . قدیمی ترین سنگواره بدست آمده از انسان نئاندرتال است که در نزدیکی دوسلدروف آلمان بدست آمده و متعلق به چهل هزار سال پیش است . حدس زده می شود این نوع انسان در حدود ۲۲هزار سال پیش با انسان کرمانیون که از آسیا به اروپا مهاجرت کرده است در جنگ کشته شده اند و از میان رفته اند .
عصر حجر : این عصر در اروپا حدود ۵۰۰هزار سال پیش بوچود آمد
عصر مس : در ۶۰۰۰سال قبل از میلاد در بین النهرین آغاز شد.
عصر مفرغ : مفرغ آلیاز مس و قلع است و در حدود ۲۸۰۰سال قبل از میلادبه وسیله سومریان کشف شد.
عصر آهن : در ۱۳۰۰سال پیش از میلاد توسط هیت ها در ترکیه امروزی کشف شد.
با توجه به احادیث و آیه فوق و توضیحات بعد مشخص میشود که زندگی بشر دو دوره دارد: یک دوره قدیمی که براساس تحقیقات دانشمندان ژئولوژی(زمینشناسی) عمر نوع بشر در این دوره از میلیونها سال هم تجاوز میکند و آثار و فُسیلهایی پیدا کرده اند که مربوط به بیش از پانصدهزار سال قبل است. آنها عقیده دارند که به وجود آمدن موجودات زنده روی زمین، واقعا اعجاب انگیز و یکپارچه معجزه است.
آخرین پدیده قدرت لایزال الهی که روی کره زمین طی دورانهای زمینشناسی رخ داده است، «پدیده خلقت پستانداران امروزی» است. پستانداران امروز با داشتن بعضی صفات طبیعی و تشریحی از سایر استخوانداران و از جمیع جانوران چند سلولی متمایز هستند. اقسام اولیه آنها مربوط به اواسط دوران دوم میباشد. از اوایل دوران سوم زمینشناسی پستانداران حقیقی یعنی آنهایی که در حال بلوغ صفات مخصوص پستانداران را داشتند، ظاهر شدند و در تمام خشکیهای آن زمان پراکنده شدند. در اواخر این دوران بسیاری از انواع آنها منقرض شدند و فقط اقسامی که نسل آنها تا امروز باقی است، دوام زندگی یافتند. در میان این پستانداران، خلقت بشر اولیه از همه دیرتر بوده است که به حدود ۳میلیون سال پیش میرسد.
اگر تمام عمر کره زمین را یک سال فرض کنیم، هشت ماه اول از عمر زمین، موجود زندهای وجود نداشته است. در ماههای نهم و دهم، موجودات زنده به وجود آمدند. در دهه دوم ماه آخر سال پستانداران؛ و در روز آخر سال، بشر اولیه پا به عرصه حیات گذاشته است. سپس رو به ازدیاد گذارده و زندگی کرده است و بعد منقرض شده و باز پیدا شده و منقرض شده و همینطور ادواری بر او گذشته است تا نسل موجود که آخرین دورههای اوست. بشر قبل از این نسل موجود، فاقد قوّه تشخیص بوده و مکلّف هم نبوده، زیرا آفرینش وی بر اساس فطرت بشر کنونی نبوده و آیه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» در نهاد وی تحقق پیدا نکرده و متّصف به فضائل و کمالات نشده است.
همانطور که اشاره شد، قرآن مجید آفرینش بشر را از خلقت حضرت آدم علیه السلام شروع کرده و صریحا بیان نموده است.
لفظ «آدم» در قرآن اسم خاص است که بر اولین بشر موحد اطلاق شده است. حضرت آدم علیه السلام اولین بشر نیست، بلکه اولین بشر موحد است که آفرینش او براساس فطرت الهی است و ماهیت و کیفیت خلقت او را قرآن اینگونه بیان کرده است:
«همانا مَثَل خلقت حضرت عیسی علیه السلام در خارق العاده بودن مانند خلقت حضرت آدم علیه السلام است که خداوند او را از خاک آفرید سپس بدان خاک گفت: بشری به حد کمال باش، همان دم چنان گردید»
چگونگی ازدواج فرزندان حضرت آدم علیهالسلام
تاریخ یهود مدعی است که عمر انسان کنونی حدود هفت هزار سال است و نسل آن به حضرت آدم و حوّا برمیگردد و خلقت آن دو را از خاک میداند که این دو باهم ازدواج نموده و توالد کردند و پسران و دخترانی آوردند که خواهر و برادر بودند.
حال اینجا سؤالی مطرح میشود آیا فرزندان آدم و حوّا با این که خواهر و برادر بودند، باهم ازدواج کردند یا آن که راه دیگری پیش گرفتند؟
در پاسخ این سؤال از ظاهر آیه اوّل سوره نساء «ای مردم بترسید از پروردگارتان همان خدایی که همه شما را از یک نفر آفرید و همسرش را نیز از او پدید آورد و از آن دو (آدم و حوّا) مردان و زنان زیادی را روی زمین پراکنده ساخت» میتوان استنباط کرد که نسل موجود انسان تنها به آدم و زنش بر میگردد و نر و ماده دیگری در این ماجرا شرکت نداشته اند و قرآن منشأ نشر افراد انسان را تنها همان ازدواج اولیه میداند و معلوم است که مبدأ نسل اگر منحصر به آدم و زنش باشد، ناچار باید پسران آدم و حوا با خواهران خود ازدواج کرده باشند. درصورتی که میدانیم در اسلام و همچنین نقل شده در ادیان گذشته هم این نوع ازدواج حرام است. برای حلّ مطلب لازم است بگوئیم که اصولاً این حکم؛ تشریعی و تابع مصالح و مفاسد است و حکم تکوینی نیست که قابل تغییر نباشد. زمام چنین حکمی به دست خداست. او هرچه بخواهد میکند و هرچه اراده فرماید، فرمان میدهد. بنابراین ممکن است روزگاری که ضرورتی در کار است، آن را حلال کند و سپس آن را حرام فرماید. بنابراین ازدواج فرزندان اولیه آدم علیه السلام و حوّا بلامانع بوده است و ضرورت، آن را اقتضا میکرده. سپس خداوند آن را تحریم کرده است.
تفاوت واژه بشر و انسان
لفظ انسان و بشر در قرآن به معنای عام است. آدم و فرزندان او را تا به امروز هم میتوانیم بشر بنامیم و هم انسان. ولی میان دو واژه بشر و انسان تفاوت وجود دارد. وقتی لفظ بشر را به کار میبریم، منظور ظاهر و پیکر انسان است که با مرگ وی متلاشی میشود. آدمی را از آن جهت بشر نامیدهاند که برخلاف سایر پستانداران؛ پشم، مو، کرک؛ بدنشان را مستور کرده است. پوستش از میان مو آشکار و نمایان است. اما وقتی لفظ انسان را بکار میبریم، منظور فضائل اخلاقی، روح خدایی، و مقام خلیفةاللّهی اوست نه پیکر او. منظور از انسان؛ باطن، نهاد، انسانیت و عواطف اوست. آدمی را نسبت به فضائل، کمالات و استعدادهایش «انسان» نامیدهاند و نسبت به جسد و ظاهر بدنش «بشر».
بنابراین بشرهای قبل از حضرت آدم علیه السلام را به استناد آیات قرآن نمیتوانیم انسان بنامیم چون متّصف به فضائل اخلاقی، کمالات، مقام خلیفةاللّهی نبودهاند بنابراین کاربرد لفظ «بشر» در مورد آنها صحیح است. اما اولاد حضرت آدم علیه السلام را هم میتوان بشر نامید و هم انسان. برای واضحتر شدن مطلب، به آیات زیر اشاره میکنیم. مثلاً در آیات:
1 - «یا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الجَنَّةَ» منظور از آدم، اسم خاصّ، اولین انسان یا بشر موحد است.
2 - «إِنِّی خالِقٌ بَشَرا مِنْ طِینٍ» منظور از بشر، ظاهر و پیکر انسان است.
3 - «خُلِقَ الإِنْسانُ ضَعِیفا» عواطف، فضائل اخلاقی و حالات روحی انسان مورد نظر است.
در ماجرای داستان حضرت یوسف علیه السلام چون زنان مصر شیفته و دلباخته جمال ظاهری حضرت یوسف شدند، قرآن واژه بشر را بکار برده است «ما هذا بَشَرا» «این انسان نیست، بلکه فرشته است» قرآن نگفته است «ما هذا انسانا» همینطور پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله از جهت ظاهر و قوای بدنی مانند سایر انسانها بود نه از لحاظ فضائل اخلاقی و کمالات، بلکه بسیار بالاتر و برتر بود. پس وقتی قرآن میفرماید: «إِنَّما اَناَ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ» پیامبر در بشریت و جسد و پیکر همانند مردم است، نه در انسانیت و کمالات و فضائل.
به هر حال خلاصه بحث چنین میشود که واژه «بشر» مخصوص آن افرادی است که قبل از حضرت آدم علیهالسلام بودند، واژه «آدم» اسم خاص برای اولین بشر موحد و دو واژه «انسان» و «بشر» مخصوص حضرت آدم علیه السلام و اولاد اوست که مستقل و غیر متحوّل از بشر اولیه است.
از ظاهر سیاق بر می آید که مراد از " نفس واحده " آدم (ع) و مراد از "زوج ها " حوا می باشد که پدر و مادر نسل انسانند و مانیز از نسل آن هستیم از آیه شریفه روشن می شود که نسل موجود از انسان ،تنها به آدم و همسرش منتهی می شود و جز این دو نفر هیچ کس دیگری در انتشار این نسل دخالت نداشته است .
اما زمین شناسان عمر نوع بشر را بیش از میلیون ها سال دانسته اند و برای این گفتار خود از سنگواره ها و اسکلت های سنگ شده انسانهایی قدیمی دلایلی آورده اندکه عمر هر یک از آنها طبق معیار های علمی بیش از پانصد هزار سال است . این امکان وجود دارد که قبل از ابوالبشر (ع) در زمین زندگی کرده و سپس منقرض شده باشند و این پیدایش انسانها و انقراضشان تکرار شده ،تا پس از چند دوره ،نوبت به نسل حاضر رسیده باشد.
ممکن است از برخی ایات شریفه قرآن استنباط شود که قبل از آفرینش حضرت ادم ابوالبشر (ع) و نسل او ،او انسانهایی دیگر در زمین زندگی کرده اند . مانند آیه ۳۰از سوره بقره که می فرماید :" زمانی که پروردگارت به فرشتگان فرمود می خواهم در زمین جانشینی بگذارم . گفتند ( باز ) در زمین کسانی می گذاری که در آن فساد کنند و خونها بریزند ."
از این آیه شریفه بر می آید قبل از آفرینش بنی آدم (ع) دوره دیگری بر بشر گذشته است . در برخی روایات وارده از امامان معصوم (ع) مطالبی آمده که سابقه ادوار بسیاری از بشر را قبل از دوره حاضر اثبات می کند .امام جعفرصادق (ع) به راوی فرموده اند : شاید شما گمان می کنید که خدای عزوجل غیر از شما هیچ بشری دیگری را نیافریده است . نه چنین نیست بلکه هزار هزار آدم آفرید که شما از نسل آخرین آنها هستید .
امام باقر (ع) می فرماید خدای عزوجل از روزی که زمین را آفرید هفت عالم را در آن خلق و سپس منقرض کرده استکه هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر (ع) نبوده است و خدای متعال همه انها را از پوسته روی زمین آفرید و نسلس را بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک عالمی بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر . آدم ابوالبشر (ع) را بیافرید و ذریه اش را از او منشعب ساخت.
انواع انسان
انسان ابتدایی :برخی از دانشمندان مرکز اصلی پیدایش انسان را افریقا می دانند که ۲۱میلیون سال پیش بوجود آمده اند و چون از لحاظ گلبول های خون شبیه به میمون هستند عده ای انسان را از نسل میمون مدانند.
انسان پکن : در حدود ۴۰۰ الی۵۰۰هزار سال پیش در ناحیه پکن زندگی می کرده اند . تا حد زیادی به حیوان شباهت داشته است .دارای زانوی خمیده و سری کوچک بوده است .نخستین اثر این این نوع در سال ۱۸۹۹در چین یک دندان بود و در سال ۱۹۲۰اندسن استخوان هایی از آنرا پیدا کرد .
انسان نئاندرتال :در حدود ۱۴۰هزار سال پیش بوجود آمده و در حدود ۷۰هزار سال می زیسته است .
انسانهای کرمانیون : این نوع انسان از ابزار های پیشرفته مانند ابزار های سنگی استفاده می کرده است .
انسان در حدود پانصد هزار سال پیش طریقه استفده از آتش را نمی شناخت لذا گوشت خام مصرف می کرد. در حدود ۶۵۰۰سال قبل از میلاد قدیمی ترین دهکده در تپه های مرزی کردستان به نام جارمو به دست بشر بوجود آمد . قدیمی ترین سنگواره بدست آمده از انسان نئاندرتال است که در نزدیکی دوسلدروف آلمان بدست آمده و متعلق به چهل هزار سال پیش است . حدس زده می شود این نوع انسان در حدود ۲۲هزار سال پیش با انسان کرمانیون که از آسیا به اروپا مهاجرت کرده است در جنگ کشته شده اند و از میان رفته اند .
عصر حجر : این عصر در اروپا حدود ۵۰۰هزار سال پیش بوچود آمد
عصر مس : در ۶۰۰۰سال قبل از میلاد در بین النهرین آغاز شد.
عصر مفرغ : مفرغ آلیاز مس و قلع است و در حدود ۲۸۰۰سال قبل از میلادبه وسیله سومریان کشف شد.
عصر آهن : در ۱۳۰۰سال پیش از میلاد توسط هیت ها در ترکیه امروزی کشف شد.
- ۹۵/۰۲/۱۶