اَهورامَزدا
اَهورامَزدا (به اوستایی «مَزدا اَهورَه») نیز با نامهای: اهورا، اورمَزد، هورمَزد، اورمُزد، هورمُز و هُرمُز) نامِ آفریدگارِ نِکوییها و دادار و پروردگارِ همهٔ هستی در مَزدَیَسنااست.
«اهورامزدا» واژهای برآمده از دو واژه جداگانه «اَهورا» و «مَزدا» است که ریشه آن به زبان اوستایی کهن در گاتاها بازمیگردد. در گاتاها گاه ترکیب «اهورا مزدا» جدا از هم و به شکل تنهای «اهورَه» و یا «مزدا» آمده است ولی در موارد کنار هم ترکیب «مزدا اهورَه» کاربرد فراوان تری دارد. واژه اهورامزدا به گونه «مزدا اهوره» یا «مزدا» ۱۵۵ بار در گاتاها بازگو شده است. مزدا در برخی بندهای گاتاها به معنی حافظه و به حافظه سپردن و نیز به یاد داشتن است. این واژه در سانسکریت مَذِس، بهمعنی دانش و هوش میباشد؛ بنا بر این وقتی که مزدا برای خدا به کار برده شدهاست از آن معنی هوشیار و آگاه و دانا برداشت کردهاند. اهورا از دید واژهشناسی با واژهٔ اسورا سنسکریت (اسوراها) که نام گروهی از خدایان در برابر گروهی دیگر -"دیو"ها - بودهاند همریشه است که این همریشگی به زبان "نیا-هندوایرانی" و فرهنگ آن -آندرٌنوو باز می گردد. گو اینکه در هندوستان، اسوراها خدایان بد و دیوان خدایان نیک همواره دانسته شدهاند، در ایران وارونهٔ این روی داده است.اهورامزدا روی هم برابر خدای دانش و خرد است. هم چنین فردوسی در سرآغاز و نخستین بیت شاهنامه، اهورامزدا را «خداوند جان و خرد» ترجمه کرده است.
به نام خداوند جان و خرد | کزین برتر؛ اندیشهبَر؛ نگذرد |
اهورامزدا آفریننده جهان است. مزدیسنان اهورا مزدا را میپرستند. اهورامزدا خالق و داور همهٔ چیزهای مادی و معنوی و نیز آفریننده روشنی و تاریکی و برقرار کننده نظم هستی (اشا) است.او با اندیشیدن همه چیز را هستی بخشیدهاست، پس در واقع او از عدم میآفریند و با خود تنهاست. برای اهورا مزدا در هرمزدیشت، در حدود شصت صفتِ نیک آورده شده و تقریباً همهٔ چیزهای خوب به وی منتسب شدهاست. همچنین او در مزدیسنا دارای شش صفتِ برجسته زیر است:
سپنتا مینو یعنی مقدسترین روان، خشثره ویرنه به گویش امروزی شهریور یعنی شهریار و پادشاهی که باید برگزیده شود،سپنته آرمیتی است یعنی پارسایی مقدس. هورتات بگویش امروزی خرداد به معنی جامعیت و رسایی و امرتات جاودانگی و بی مرگی. او اشه یعنی راستی و درستی و قانون ایزدی و پاکی است. همچنین وهومَنَه است به معنی خوب منش. این صفات در مزدیسنا به نامِ امشا سپندان خوانده میشوند و پایههای کمال در دین زرتشتی برای رسیدن به روشنایی بی پایان است. از این هفت امشاسپندان است که هفت شهر عشق و هفت آسمان و هفت خوان اسفندیار و هفت خوان رستم و هفت سین و هفت کشور و … اقتباس شده است.
بر اساسِ کتابِ بندهشن که در اواخر دوره ساسانیان نوشته شده، نیروی مخالفِ اهورامزدا و زایندهٔ بدیها را اهریمن معرفی میکند. در دین زرتشتی یا بِهدینی، اهریمن هیچگاه توانِ ذاتی برای مقابله با قدرتِ اهورا مزدا را ندارد و رقیبی برای او نیست بلکه اهریمن همان اندیشهٔ بد یا انگره مینو است اما در باورِ زروانیان ، اهریمن برادر و رقیبِ اهورا مزدا و پسر زروان و دارای هویتی جداگانه از اهورا مزدا است.
بر پایه باورهای کهنِ زروانی و دیگر دینهای پس از آن چون مانویان «اهورامزدا و اهریمن هردو زادهٔ زروان (خدای زمان) بودند و جهان عرصه جنگ این دو نیروی نیک و بد است ولی سرانجام چیرگی در پایانِ جهان با اهورامزداست و چون اهورامزدا پاکی مطلق است بدی در او راه ندارد. پس هر آنچه که بد است اهریمنی است.» البته این سخن در هیچ جای گاهان نیست و زُروان در زبان اوستایی تنها به معنای زمان است و ارتباطی با خداوند ندارد.
- ۹۵/۱۱/۲۳